کد مطلب:106591 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:165

خطبه 206-نیایش











[صفحه 68]

از دعای آن حضرت (ع) است: دابر: فرزند و نسل انسان، و نیز به معنای كمر و پشت آمده است. التباس: آمیختگی. اضطهد: مورد ستم واقع شد. تتابع: هجوم آوردن به كار ناشایست و خود در آن افكندن. (ستایش خدای را كه مرا مرده و بیمار، داخل صبح نگردانید، و مرا به بیماریهای بدمنظری دچار نكرده، و به كیفر بدترین كردارهایم نرسانده و مقطوع النسل قرار نداد، و مرا در عقیده ی دینی متزلزل و منكر خدا و وحشتزده از ایمان نساخت، عقل مرا با جنون در هم نیامیخت و مرا به كیفر امتهای پیشین مبتلا نكرد. داخل صبح شدم در حالی كه بنده ای مملوك و بر خویشتن ستمكارم (خدایا) تو حجت را بر من تمام كردی و مرا عذر و بهانه ای نیست، قوت دریافت هیچ گونه سودی ندارم، مگر تو آن را به من ببخشی، و از هیچ زیانی خود را نمی توانم دور كنم، مگر تو مرا از آن نگاهداری. بارپروردگارا به تو پناه می برم از این كه با توجه به بی نیازی تو نیازمند و با هدایت تو گمراه شوم و در سایه ی حكومتت بر من ستم شود و با این كه فرمان تراست مقهور و مغلوب شوم. پروردگارا نخستین عضو گرانبها از اعضایم را كه از من می گیری جانم قرار بده و همان را اولین ودیعه از ودایع نعم خود گردان ك

ه نزد من داری و به سوی خود باز می گردانی. بارخدایا به تو پناه می بریم از این كه از گفتارت روی برتابیم، یا به كناره گیری از آیینت فریفته شویم، و یا این كه هوسهای سركش دل- نه هدایت تو- بر ما چیره شود.) امام (ع) در اوایل این خطبه با توجه به انواع نعمتهای الهی كه بدانها اقرار دارد خدای را ستایش كرده و ده نوع از آنها را برشمرده است: 1- نعمت حیات و زندگی. 2- سلامت و تندرستی از بیماریهای معمولی. 3- دوری از بیماریهای نفرت آمیزی كه احیانا باعث زشتی منظر می شود، از قبیل جذام و برص و... 4- او را به كیفر بدترین گناهان دچار نفرموده است (چون او را معصوم از هر گناه و خطا قرار داده است.) 5- او را مقطوع النسل و ابتر، و بی فرزند قرار نداده است، و در معنای و لا مقطوعا دابری، احتمال دیگری نیز هست: كه منظور از كلمه (دابر) پشت و كمر و منظور از (قطع) هدف بلاهای كمرشكن و توان فرسا واقع شدن باشد، یعنی حمد خدا را كه كمر مرا به سبب گرفتاریهای توان فرسا خم نكرد و پشت مرا در هم نشكست. 6- از مرتدان در دین و اهل شبهه نیست. 7- بی عقیده و منكر خدا نیست. 8- چنان نیست كه به علت بدبینی نسبت به دین و یا سنگین شمردن ایمان از آن وحشت داشته باشد.

9- و او را مبتلا به اختلال حواس و عقل او را مشوب و مخلوط به دیوانگی نفرموده است. 10- مانند امتهای پیشین به توسط صاعقه ها و فرو رفتن در زمین و جز آنها كیفر و مجازات نگردیده است. پس از حمد خداوند در مقابل نعمتهایش، خود را حقیر شمرده و اقرار به صفاتی كرده است كه لازمه ی آن طلب رحمت و عفو از پروردگار است، و پنج قسم از آنها را ذكر می كند: 1- خود را مملوك و بنده ای می داند كه در قبضه ی مالكیت خداوند است. 2- ظالم به نفس است و بر خود ستم می كند. 3- اعتراف می كند كه خدا بر او حق اعتراض دارد ولی او را هیچگونه عذر و بهانه ای در تقصیرات نیست زیرا حجت از طرف حق تعالی تمام است. 4- هیچ سودی نمی تواند به دست آورد مگر خداوند او را بهره ای دهد و وسیله آن را برایش فراهم كند. 5- بالاخره خویشتن را از هیچ زیانی نمی تواند نگاه دارد جز این كه خداوند او را از آن زیانها نگاه دارد. امام (ع) پس از اقرار بر این همه ناتوانی از درگاه خداوند متعال درخواست عفو و بخشندگی كرده در جملات بعد، از چند چیز به او پناه می برد: الف: با داشتن خدایی غنی بالذات و بی نیاز مطلق، محتاج و نیازمند به دیگران باشد. ب: با آن كه هدایت واقعی و خلل ناپذیر خداوند س

رتاسر عالم هستی را فرا گرفته، به ضلالت افتد و راه به جایی نبرد. ج: در حكومت خداوند، و سلطنت او كه همه جا ظاهر است، مورد ظلم و ستم واقع شود. د: و نیز از این كه مغلوب شود با آن كه فرمان حق بر همه چیز غالب است. در قسمتی از این خطبه دعا كرده و از خدا خواسته است كه روح و جان او را نخستین كریمه ای قرار دهد كه از او به وسیله مرگ خواهد گرفت، و منظور از كرایم، قوای نفسانی و حواس جسمانی و اعضای بدنی اوست (چشم، گوش، زبان، دل، دست و پا، و غیره). با چنین دعایی از خداوند می خواهد كه تا هنگام وفات نیروهای روحانی و جسمانی او را سالم نگهداشته و به او توفیق بهره مندی از آنها را عنایت فرماید، و پیش از این كه قوا و اعضای او از كار بیفتند، روحش از او گرفته شود (تا نیمه مرده و نیمه زنده نباشد فیض الاسلام) نظیر این دعا از حضرت پیامبر (ص) نیز نقل شده است: (خدایا مرا از گوش و چشم بهره كامل عنایت كن، و آن دو را وارثان من قرار ده.) یعنی تا هنگام مرگ و پرواز روح از بدنم آنها را سالم بدار. امام (ع) لفظ ودیعه را بدین دلیل برای روح استعاره فرموده است كه باید امانت را به صاحبش برگرداند، روح و نفس انسانی نیز باید به جانب پروردگار برگردانده

شود. در قسمتهای پایانی خطبه، از این كه مبادا به واسطه وساوس درونی نفس اماره و یا راهزنان بیرونی و شیطان صفتان انسی از فرمان سرپیچی كند به خدا پناه برده است، سیدرضی (یفتتن) را مبنی بر فاعل ذكر كرده، بنابراین كه فتنه از نفس اماره ناشی شود و مبنی بر مفعول نیز نقل شده تا مستعار منه آن فتنه از سوی غیر باشد و نیز از وارد شدن در ورطه ی هلاكت هواهای نفسانی و دره شقاوت و بدبختی و منحرف شدن از راه هدایتی كه كتابهای آسمانی از طرف خدا ارائه داده اند پناه به پروردگار متعال برده است. توفیق از خداوند است.


صفحه 68.